بنیتا و دریا و ماسه
فدات بشم که انقدر قشنگ با ماسه ها بازی میکردی دوستتــــــــــــــــــــــ دارمـــــــــــــــــــــــ بنیتــــــــــــــــــــــــا ...
نویسنده :
رهام و لیلی
1:34
بنیتا وشهربازی
دختر قشنگم فدااااااااااااااااات بشم الهی امسال هم مثل سال گذشته تو مسافرت قشم نمرت بیست بود خانم و مهربون و بی اذیت خلاصه یه تیکه جواهر بودی نفسم بنیتا وپانی(دختر خاله)در شهر بازی کرمان ب بنیتا شتر سوار میشود ...
نویسنده :
رهام و لیلی
1:30
دختر عزیزم بنیتا
عشقــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم بنیتا
عشق بزرگ من
چقدر ارامم دخترکم که تو هستی....... که کنارمی و همیشه در قلب منی..... به معصمومیت کودکانه ات قسم.....بیشتر از هر مادر دیگری عاشقت هستم.... بعد از دردی شیرین پا به این دنیا گذاشتی و همه ی دنیای من شدی..... دغدغه ی هر روز من بودن توست.... نفس کشیدنت....... ایستادنت....... خندیدنت...... لحظه به لحظه کنارم فد میکشی و بزرگ می شوی ......... دخترکم،عزیزکم دست های کوچکت را میگیرم تا بلند شوی،راه بروی،تمام لذت زندگیم همین است میخواهم اغوشم مادرانه ترین اغوش دنیا باشد برای تو... میخواهم به تو یاد بدهم کلمه کلمه عشق را ،زندگی را..... مادر بودن شیرین است،انقدر که حتی فکر نوازش کردن صورت پاک و معصوم تو مرا می برد تا اوج..... ...
نویسنده :
رهام و لیلی
16:21
مسافری از بهشت
خدایا این فرشته مهربان کیست که از آسمان برایم هدیه کرده ای؟ این چه گلی است که در هر چهار فصل گل است ؟ این چه ماهی است که در روزها هم در آسمان است و نور میدهد؟ این چه چهره ای است که در آن پر از روشنایی و زیبایی است؟ این چه پروانه ای است که اینقدر رنگارنگ و زیباست؟ این چه ستاره ای است که در بین تمام ستاره ها درخشان تر است؟ خدایا این چه عشقی است که جانم دیوانه او شده؟ چقدر مهربان است مهر و محبت در وجود اوست. هدیه خداوند برای من از بهشت است ، فرشته ای که مسافر بهشت است. خدا برایم این مسافر را از بهشت فرستاده تا برای همیشه این مسافردر قلبم بماند.او بهشت را دیده و می داند چقدر زیباست! ...
نویسنده :
رهام و لیلی
17:35
دخترم فرشته نازم باتو خوشبختم.....
دختر که داشته باشی، با خود تصور می کنی پیچ و تاب شانه را در نرمی موهای طلایی اش -وقتی کمی بلند تر شوند- ... و کیف عالم را می بری از انعکاس تصویر خرگوشی بستنشان دختر که داشته باشی، خیال می کشاندت به بعد از ظهر گرم روز تابستانی که گوشواره های میوه ای از گیلاس های به هم چسبیده به گوش انداخته اید -همان هایی که هر که بیاویزدشان از شادی لبریز می شود و خنده ی از ته دل امانش را می برد- دختر که داشته باشی انتظار روزی را می کشی که با هم بنشینید در حیاط خانه مادربزرگ و گل های یاس سفید و زرد به رشته درآمده گرانبهاترین گردن آویز دنیا ...
نویسنده :
رهام و لیلی
17:33