بنیتابنیتا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

تقدیم به دختر بی همتایمان بنیتا

نظرات (1)

بابا رهام
28 دی 92 17:10
ناز دارد بازم ، مادرت را گویم او تو را داد به من . او که هر روز بهارم می شد . گل خوشبوی بهار لیلی خار را هم گویی با گلش می چینند روزگاری سرد است مردم بی دینی که به دین داری ارادت دارند ما در این جامعه ی سخت گرفتار خرافات تو را آوردیم ما در این جامعه سخت گرفتار ریا ، ما در این جامعه سخت گرفتار دعا ، ما در این جامعه سخت اسیر و پیرو دختری آوردیم ... دخترم خاطرت باشد که نه خدا بود در این سلطه ی سلطان جهان ، نه دعا بود نه حکم نه بخواهم که تو ان سان باشی ، من از آنم که تو انسان باشی نه بخواهم که بگویم باید از سر توطئه شیطان ها روسری بگذاری نه بخواهم که بگویم باید ، به نماز و روزه عمر خود بگذاری نه بخواهم که به بگویم باید از پی جام شراب و می ناب لحظه ها را یابی نه اسیر احساس نه اسیر دل باش تو فقط آزادی امشب است ان شب که من سجاده اتش می زنم تهمت کفرم نگوئید ای ریاکارن زشت از ریای زاهدان سجاده آتش می زنم دختری دارم که جانش را به جانم بسته ام دختری دارم برای ملتی آزاده خواه دختری دارم برای صبح فرداهای پاک دختری دارم برای رقص باران محبت بر جهان دختری با فکر باز من در این روز مبارک میمون مست اندر می ناب به جز اندیشه آینده تو ، به خودم می بالم .... دوستت دارم من .. عاشقتم هم هستم و در این حس غریب مادرت بیش از من ..... دی ماه 92